![]() |
:: غزل شماره 280: چو برشکست صبا زلف عنبرافشانشنویسنده: حافظمترجم: برگرفته از سایت ادبیات بوم و بر ( http://adabiat.boomobar.com ) نشانی اینترنتی مطلب: http://adabiat.boomobar.com/authors/hej/hafez/ghazaliyat/002043-no280.php |
چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش | به هر شکسته که پيوست تازه شد جانش | |
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم | که دل چه میکشد از روزگار هجرانش | |
زمانه از ورق گل مثال روی تو بست | ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش | |
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پديد | تبارک الله از اين ره که نيست پايانش | |
جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد | که جان زنده دلان سوخت در بيابانشv | |
بدين شکسته بيت الحزن که میآرد | نشان يوسف دل از چه زنخدانش | |
بگيرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم | که سوخت حافظ بیدل ز مکر و دستانش |